اگر بگویم اسلام واقع بین ترین مکتب است دروغ نگفته ام
اسلام واقعیت های جامعه را پذیرفته و به آن ها اعتراف میکند << این جمله را ناتمام میگذترم و بعدا ادامه میدهم >>
مکاتب ایده آلیسمی همان نگونه که از نامشان پیداست به گونه ای مطلق به دنبال ارزش های ایده آل جامعه اند و هر چه که با آن ارزش ها سر نا سازگاری داشته با تمام توان انکار کرده ونمی پذیرند
اما بر عکس با گردشی 180 درجه مکاتب رئالیسمس اند
در مکاتب رئالیسمی هر چه که واقعیت دارد –رالیته است – را می پذیرند آن هم با آغوشی باز چنانچه تجاوز را در فلسیطین !! و آن را به رسمیت می شناسند !! بدون هیچ گونه مقابله !!
در مثال می بینیم مسیحیت با آن تفکرات ایده آلیسمی برای جلوگیری از طلاق آنرا حرام کرده و مانع از آن میشوند چیزی که همگی از آسیب های اجتماعی آ با خبر هستیم . با این کار تقدس به زندان بانی تبدیل میشود که دری را به زور بسته نگه میدارد که در آن جهنمی بر پاست و این واقعیت که گاهی در بعضی شرایط انسان ها نمی توانند با یکدیگر زندگی کنند را نادیده میگیرد
اما در مثال رئالیسم می بینیم که آن ها فساد های جامعه را می بینند و می پذیرند و کوچکترین تلاشی بر علیه آن نمی کنند بلکه آن را عضو تازه متولد جامعه خود دانسته و اگر آن را ترویج ندهند با آن مبارزه هم نمیکنند همان گونه که در فیلم هایشان هم پیداست .
رئالیسم گرسنه را مسموم کرده و ایده آلیسم از گرسنگی می کشد
اما اسلام .......